در واقعه مسجد گوهرشاد، زنان دوشادوش مردان در صحنه حاضر شدند تا علیه سال‌های اقدامات ضددینی و ضدملی پهلوی اول بایستند.

قیامی به قیمت خون

صف‌های شهامت و شهادت نگاه سطحی رضاخان به مسیر توسعه، او را در مقابل اعتقادات مذهبی قرار داد بود. او بعد از فرنگ‌گردی گمان کرده بود برای توسعه همه‌جانبه کشور باید مظاهر غربی را جایگزین فرهنگ جامعه اسلامی کند، تصمیمی خطرناک که عالمان دینی و مردم متدین را در مقابل سیاست‌های دین‌ستیزانه شاه وقت ایران قرار داد. او بعد از گذاشتن کلاه پهلوی بر سر مردان، در سال 1314دنبال کشف حجاب از زنان بود. با تحریک اعتقادات مذهبی مردم، اعتراضات دومینووار از تبریز گرفته تا شیراز و تهران شکل گرفت و نقطه عطف این همبستگی دینی بین علما و مردم در تیرماه 1314 در مشهد و حرم مطهر رقم خورد، بعد از بازداشت آیت‌ا... قمی در تهران و برخورد با سایر علمای شهر مذهبی مشهد، مردم به سمت حرم حرکت کردند و با سخنرانی قاطع شیخ محمدتقی بهلول، تحصن در مسجد گوهرشاد آغاز شد، تحصنی که نشان از قیام تاریخی مردم دین‌دار مشهد علیه دین‌ستیزی رضاخان پهلوی بود.  قیامی که در ادامه با ورود نیروهای نظامی صحنه‌های دردناکی را در تاریخ حرم مطهر و شهر مشهد ثبت کرد، با وجود تهدید نیروهای نظامی مردم در مسجد ماندند و پای اعتقادات خود ایستادند. با نشانه رفتن اسلحه‌ها به سوی مردم طی چند ساعت صدها نفر به شهادت رسیدند. آمار شهدا هیچ گاه به درستی اعلام نشد. شاهدان عینی از 56 کامیونی سخن گفته اند که پیکر شهدا را از مسجد گوهرشاد به مکان های مختلفی انتقال می دادند.

گاهی در خانه، گاهی در میدان، به نفع دین و ایران

زنان، سهم پررنگ در تمام رویدادهای حماسی این میهن اسلامی داشته‌اند، آن‌ها گاه با عفت و نجابت خود مانند سال‌های کشف حجاب و گاه با شجاعت و شهامت خود مانند روزهای دفاع مقدس، بخشی از تاریخ ایران عزیز را نوشته‌اند. از آغاز طرح کشوری کشف حجاب در 1314 تا فراموشی این طرح در 1320 با رفتن رضاخان از ایران، بانوان برای اینکه با نیروهای متعرض پهلوی روبه‌روبه نشوند و عفت خود را حفظ کنند رفت‌وآمد خود را محدود می‌کردند تا مبادا کسی چادر از سرشان بشکند. اما در واقعه مسجد گوهرشاد، آن‌ها دوشادوش مردان در صحنه حاضر شدند تا علیه سال‌های اقدامات ضددینی و ضدملی پهلوی اول بایستند. حتی روایت است که بخشی از شهدای این واقعه تلخ تاریخی که در کامیون‌ها به مقاصد نامشخص منتقل شدند، بانوان محجبه‌ای بودند که در مسجد گوهرشاد و برای دفاع از کیان زن مسلمان ایرانی حاضر شده بودند. آن‌ها آمده بودند تا در جامعه مردسالار سنتی اجازه ندهند مردان از خدا بی‌خبر حاکم، حق پوشش دینی را از آن‌‎ها بگیرند.

زنان و کودکان، هدف گلوله‌های پهلوی

طبق آنچه در «تاریخ بیست‌ساله ایران» از واقع گوهرشاد ذکر شده، به حضور زنان در گوشه‌ای از مسجد اشاره شده است، بانوانی که همراه فرزندان خود در این صحنه حاضر شده بودند، بامداد 21 تیر که درهای مسجد شکست و باران گلوله بر قیام‌کنندگان جاری شد، زنان و کودکان به واسطه نشستن در کنار درها در مرکز تیراندازی‌ها قرار داشتند و مورداصابت گلوله‌های زیادی قرار گرفتند. خیلی از آن‌ها در این زمان از خواب پریدند و با این صحنه خوفناک نیروهای تحت‌ حاکمیت پهلوی مواجه شدند، طبق اطلاعات ثبت شده در کتاب «قیام گوهرشاد» نظامیان حاضر در صحنه، قائل به زن بودن یا کودک بودن افراد نبودند و قصد داشتند که خون همه حضار را بر زمین مسجد جاری کنند. مجاهدت بانوان مشهدی که باید هم در مقابل اختناق حاکم مقاومت می‌کردند و هم روح خود را از زخم‌های نگاه‌های جنسیتی تصمیم‌ساز تسلی می‌بخشیدند بعد از واقعه گوهرشاد نیز ادامه یافت، صله رحم و دیدوبازدید برای بسیاری از آن‌ها در ساعات سحرگاهی ممکن بود چرا که دوست نداشتند در کوچه و خیابان شهر مجبور به برداشتن چادر از سر شوند.

پناه گرفتن با نوای یاعلی

از کشت و کشتار روزهای تلخ منتهی به 21 تیر 1314 که بگذریم، می‌توان این واقعه تاریخی را نقطه عطفی در تاریخ مبارزات علیه پهلوی اول و دوم نامید، جایی که مردم در صف اتحاد قرار گرفتند و علیه استبداد حاکم قیام کردند. این اتفاق در ذهن شاهدان قیام گوهرشاد به خوبی ماندگار شد و بعدتر راویان مختلفی از آن روزها نقل کردند، نقل شهامت و شهادت. در صبح روز 21 تیر که نیروهای پهلوی متوحشانه اسلحه به روی مردم کشیدند، مردان و زنان در حال پناه گرفتن نوای یاعلی و یاا... بر زبان داشتند، هر کدام به گوشه‌ای فرار می‌کردند، برخی پشت ستون‌ها، برخی هم در محراب، جسم خود را پنهان کرده بودند. برای لحظه‌ای کوتاه که صدای گلوله قطع می‌شد، این نوای یاعلی و یاا... بود که در فضای مسجد می‌پیچید. نیروهای پهلوی آمده‌ بودند، همه را بکشند. از بالا و سمت درها به تمام نقاط بدن متحصنان شلیک می‌کردند، و درها تدریجاً شکسته ‌می‌شد. خبری از مقاومت روز گذشته نبود،‌ این بار نیروهای نظامی با تمام قوا به جنگ مردم دست‌خالی آمده بودند، از نظر آن‌ها تمام آن‌ها که به دفاع از حق آمده بودند، محکوم به مرگ بودند. این گلوله‌های حکومتی ضدمردمی بود که بر سر مجاهدان فی‌سبیل‌ا... می‌بارید.چند دقیقه کافی بود تا در مسجد گوهرشاد خون جاری شود، روی فرش‌ها و سطح زمین، خون شهدای دین و میهن.

مصدومانی که جای مرده به گور شدند

همه راه‌ها به روی مردم بسته شده بود و هر کس فرصتی می‌یافت که از مسجد خارج شود، در دالان‌های منتهی به مسجد اسیر گلوله‌های داغ نظامیانی می‌شد که در این مسیرها صف بسته بودند. جنازه‌ها روی هم می‌افتاد و تیر خلاص زندگی‌هایی زده می‌شد. حرکت عمودی آدم‌ها یکی پس از دیگری شکل افقی به خود می‌گرفت. گلوله‌ها بی‌هدف رها می‌شد از موی سر تا انگشت پا در محاصره سرب داغ بودند، بعد از پایان معرکه‌گیری نظامی‌های قدر. مسجدی مانده بود که غرق خون و جنازه بود. برخی به گونه‌ای اسیر گلوله‌ها شده بودند که چهره‌شان قابل‌تشخیص نبود.نوبت به جمع‌آوری جنازه‌ شهدا که رسید نه برای فرماندهان و نه برای سربازان مهم نبود که با چه اشخاصی طرف هستند، همه را بار کامیون کردند و فرستادند به مقصد باغ‌خونی و گودال خشت‌مال‌ها و در گورهای دست‌جمعی دفع کردند.ابعاد ترسناک و ناراحت کننده این واقع جایی بیشتر آشکار می‌شود که بدانیم در این روز تلخ افرادی که مصدوم بوده و زنده، همراه شهدا زنده به گور شده‌اند!

آگاه‌سازی و مقاومت در مسیر حق‌طلبی

قیام گوهرشاد و تحصن تاریخی مردم مشهد در این مکان مقدس شدنی نبود، مگر با همراهی عالمان دینی که خود را وقف این راه کرده بودند، چه آنان که بر آگاهی مردم افزودند و چه معممانی که با حضور میدانی رهبری این قیام را عهده‌دار شدند. در این واقعه تاریخی نمی‌توان از نام شیخ بهلول گنابادی که خود را از قائن به مشهد رساند گذشت، کسی که میدان‌دار این تصحن شد و سعی کرد با سخنرانی‌های شورانگیز خود بر عزم مردم در این راه بیافزاید. آیت‌ا... سیدحسین طباطبایی قمی یکی از افرادی بود که راه را برای انتقاد و مبارزه با رفتارهای خلاف شرع و عرف حکومت پهلوی گشود، او که از مراجع تقلید و برجسته دینی کشور بود، وقتی نایب‌التولیه و والی خراسان را در انتقال پیامش به رضاخان ناتوان دید، خودش از مشهد راه تهران در پیش گرفت تا رضاخان را از عواقب تصمیم کشف حجاب آگاه کند و از این امر برحذرش دارد، اما رضاخان که راه مشورت و تفکر را بر خود بسته بود، دستور بازداشت این عالم نامدار را در تهران داد و همین موضوع بر خشم مردم مشهد افزود و آن‌ها را در مسیر تحصن ثابت‌قدم کرد.عالم دیگر این واقعه مرد شجاعی بود که در مسجد گوهرشاد تا پای بازداشت و تبعید ایستاد. آیت‌ا... سیدهاشم میردامادی از مجتهدان ساکن مشهد بود، او همراه با مردم در مسجد گوهرشاد حاضر شد و تا لحظه بازداشت حاضر به ترک این صحنه جهاد دینی نشد. او در طول سه روز تحصن در مسجد گوهرشاد به ایراد سخنرانی پرداخت و به سیاست‌های دین‌ستیزانه رضاخان پهلوی تاخت.نیروهای نظام که از نقش آگاهانه این عالم آگاه بودند او را بازداشت کردند و برای تبعید عازم سمنانش کردند.

عالمان از صف قیام تا تبعید

کسی که در قیام مسجد گوهرشاد منزل خود را محل هم‌اندیشی این رویداد کرد، آیت‌الله سیدیونس اردبیلی بود، او از شاگردان آخوند خراسانی بود که پیش از این هم در جریان‌های سیاسی در کنار مردم ایستاده بود.  در جلساتی که در منزل شخصی ایت‌الله سید یونس اردبیلی برپا می‌شد عالمان دینی شهر دور هم جمع می‌شدند و اقدامات مختلف را برای مبارزه با تصمیمات ضددینی رضاخان مرور می‌کردند. بعد از ختم قائله با خونریزی حکومت پهلوی آیت‌الله اردبیلی بازداشت و به تهران منتقل شد، او در مدت بازداشت بسیار موردشکنجه و آزار قرار گرفت و سپس به اردبیل تبعید شد.نام آیت‌ا... محمد آقازاده خراسانی هم با این حادثه قیام گوهرشاد گره خورده است، او از عالمان مشهدی بود که پیش از واقعه مسجد گوهرشاد به حمایت از مشروطه نیز پرداخته بود.این عالم دینی وقتی در روزها پرهیاهوی تیر ۱۳۱۴ اقدامات رژیم خون‌ریز پهلوی را دیده بود، سعی کرد با پادرمیانی و وساطت آتش این ظلم را خاموش کند، اما نه تنها در این مسیر ناکام ماند بلکه پس از بازداشت، به یزد و سپس شهرری تبعید شد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.